احوالات شغل آقا و خانم خبرنگار

به گزارش وبلاگ افرا، اندر احوالات شغل آقا و خانم خبرنگار ، داستان حقیقی زنان و مردان عاشقی هست که اگر هر کدام قلم بدست بگیرند و از خود بنویسند خاطراتشان با تمام تلخی و شیرینی تمام نمی گردد.

احوالات شغل آقا و خانم خبرنگار

به گزارش گروه رسانه های وبلاگ افرا، مریم رحمانی در یادداشتی به شغل خطیر خبرنگاری می پردازد ، خبرنگار واقعی همان فردی است که بدلیل علاقه ای که در وجودش شکل گرفته است، شغل خبرنگاری را انتخاب می نماید به قول این ضرب المثل معروف که می گویند سری که درد نمی نماید را دستمال نمی بندند اما خبرنگاری که عشق به این شغل دارد، با تمامی دردسرهای موجود در این حرفه وارد عرصه خبر می گردد.

کسی که حرفه خبرنگاری را انتخاب میکند باید با یک زندگی آرام وبی دغدغه خداحافظی کند چرا که نبض حیاتش با اخبار ووقایع پیرامونش تنظیم میگردد.

یک کارمند ویک مدیر که کار آنها ساعت معینی دارد، طبق معمول صبح ها با آرامش صبحانه را در کنار خانواده میل می نماید اما اگر دیدید یک خبرنگار همه روزه در یک ساعت معین به صرف صبحانه نشسته باشد، جای تعجب دارد و باید گفت از محالات است.

خبر است دیگر ، داغش بیشتر از سردش برای مخاطبین مزه دارد و حالا اگر خبرنگارغذایش سرد گردد خیلی اهمیت ندارد فقط غذایی خورده باشد تا گرسنه نماند...

خبرنگار باید سرعت داشته باشد و اخبار را به موقع و در زمان حال، پردازش کند اما کمتر پیش می آید تا خود درزمان حال، زندگی کند چرا که یا باید اخبار گذشته را پیگیری کند یا مطالبه گر موضوعات مربوط به آینده باشد و همانند رایانه ذهنش مدام در حال دریافت و اتنقال موضوعات است ، بنابراین نمی توان از یک خبرنگار انتظار آرامش را داشته باشیم و استرس، تعریف لاینفک شغل خبرنگاری است.

او باید از درد مردمش بنویسید اینکه مخاطبینش با اطلاع رسانی به موقع اخبار، خود را از بلایا وآفات روزگار مصون بدارند اما خودش اگر بخواهد مریض گردد اجازه ندارد و باید بگوید سرماخوردگی جان میگردد فردا بیایی امروز ماموریت دارم و سرم خیلی شلوغ است .

سال های سال از مشاغل سخت می نویسد و با این مسئول و آن مسئول درگیر می گردد تا حقوق نادیده گرفته شده کارگران زحمتکش کشورش را مطالبه کند اما خود حقوقی ناچیز می گیرد و هیچ ارگانی آن چنان که باید نظاره گرسختی کارش باشد وجود ندارد...

در کنار سختی های این شغل اگر به فواید آن بخواهم اشاره کنم، خوشحالی هموطنانش است آنجا که اخباری که در مطالبه حقی دنبال می نموده است به نتیجه مطلوب خود رسیده باشد هر چند در کنار این موفقیت ممکن است تهدید و سرزنش بسیار گردد.

اکثر وبلاگ افرا از بیماری آرتروز و خشکی چشم رنج می برند و آنجا که قلبی با باطری باید ادامه تپیدن بدهد ودیگری مصرف داروی دیابتش لابه لای اخبار فراموش می گردد و آن خبرنگاری که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می نماید ؛ استاد خبرنویسی که با بیماری آلزایمر جان می سپارد کمی تلنگر است تا به فکر فرو رویم که خبرنگار نیز همانند معلم ، شمعی است که می سوزد و آب می گردد تا دیگران از اطلاع رسانی به موقع آن بهره مند شوند.

پیگیر خانه دار شدن بی سرپناهان است در حالیکه 2 ماه کرایه خانه اش به تعویق افتاده است اما کمتر اخباری راجع به مسائل و دغدغه های خود نشر می دهد به قول معروف وبلاگ افرا کوزه گرانی هستند که از کوزه شکسته آب می خورند آری خبرنگاری شغلی است که تنها عشق می تواند ابزار بقای آن باشد مگرنه کسی که سرش درد نمی نماید دستمال نمی بندد...

کارگری که در معدن کار می نماید نیز کارش سخت است و آن کسی که در بالای برج، بنایی را بنا می نماید جانش در معرض سقوط است و آن غواصی که در قعر آب ها شنا می نماید می تواند طعمه نهنگ ها گردد همه این شغل ها و دیگر شغل ها سختی های خودشان را دارند که پس از مدتی فرد با شرایط محیطش، خود را وقف می دهد چرا که طبق سختی آن شغل، حقوق تعریف شده ای نیز دارند .

اما شغل خبرنگاری که خبر نمی نماید! ... تا بتوانی خود را با شرایط خاصش وقف بدهی یک روز سرما هست و روز دیگر باید در دمای 50 درجه مردادماه خبر تهیه کنی ، ریزگردها نباید نفست را بند بیاورند و باید گزارش هایت به موقع و پرمحتوا باشد.

یک روز در ویرانی سیل، پدری چنگ انداخته است تا دست خردسالش را بگیرد و تو بر روی سنگی لغزان در حال تهیه گزارش و تصویر برداری می بایست تعادل خودت را نیز حفظ کنی ،روز دیگر در سوریه سعادتی است اگر سرت فدای حرمت حرم حضرت زینب سلام الله علیها گردد ؛ در هیاهوی ازدحام حج تمتع در کنار زائران که به زیر دست و پا له شده اند، پوست تنت کنده می گردد و اگر زنده ماندی قلمت باید در همان شرایط آغاز به نوشتن کند.

اندر احوالات شغل آقای خبرنگار و خانم خبرنگار داستان حقیقی زنان و مردان عاشقی هست که اگر هر کدام قلم بدست بگیرند و از خود بنویسند خاطراتشان با تمام تلخی و شیرینی تمام نمی گردد و اینجا تنها اشاره ای مختصر به این شغل پرهیجان شده است.

خبرنگار در روز خبرنگار بدنبال تقدیر شدن نیست بلکه از یک جامعه فهیم که دغدغه اش را دارد انتظار درک شدن دارد اینکه بدانیم او نیز حقوقی دارد و در پس دنیای غرق شده خبر، فرزندان و خانواده او نیز توقع دارند لبخند رضایت را بر لبانش ببینند و از همه مهمتر وقتی در حال اجرا وظیفه است، توهین، تهدید و تحقیر نگردد ، اینکه هر وقت منافعمان در پشت نشر خبری درج شده بخطر افتاد بخواهیم او را کمرنگش کنیم بلکه باید به رسالت این شغل ادای احترم کنیم.

خبرنگار باید دل خوش به این باشد ، که ارگانی مطالبه گر حق او نیز هست بنابراین کمی انصاف و نگاه ریزبین به این شغل پرمخاطره قطعا دلش را گرم و عزمش را راسختر می نماید.

یادداشت:مریم رحمانی

منبع:نبأپرس

منبع: خبرگزاری تسنیم

به "احوالات شغل آقا و خانم خبرنگار" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "احوالات شغل آقا و خانم خبرنگار"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید